بازنشر مجدد/// خط بطلان بر روی امید دانا/ امید دانا مهره امنیتی سرویس‌های جاسوسی

با توجه به اینکه این مطلب در دهم فروردین ماه 1400 نوشته شده بود و چند ماه پیش تصمیم گرفته بودم کل صفحه انتشار دهنده آن را در ویرگول پاک کنم، این مطلب نیز پاک شد؛ اما با روش‌هایی، آن را مجدد احیا کردم. بعد از این یادداشت، مطلب بروز و نهایی خود را درباره تحلیل شخصیتی امید دانا و عملکرد او منتشر خواهم کرد که لازم است حتما آن را بخوانید.

با توجه به این که اخیراً امید دانا بخش کوچکی از جبهه انقلاب اسلامی را به خود مشعوف کرده است و این بخش کوچک برای خود تز روشنفکری برداشته‌اند و درحالی که حتی یک صفحه از کتاب‌های شهید مطهری و علامه مصباح و حتی کتاب‌های رهبر انقلاب را نیز مطالعه نکرده‌اند و خود را یک تئوریزیسین انقلاب اسلامی می‌دانند، لازم می‌دانم نکاتی را درباره این دلباختگی بیان کنم.


اولاً ما بیش از 100 سخنران انقلابی و قوی‌تر از امید دانا داریم. آیت الله میرباقری را می‌توان سرآمد این افراد و کوچک‌ترین عضو سخنران این مجموعه را رائفی پور عنوان کرد. هر کدام از این شخصیت‌های سخنران و مُبین انقلابی، خود دارای مجموعه‌های اندیشه‌ای و عملیاتی قوی هستند. برای مثال مجموعه مصاف متعلق به رائفی پور، اخیراً سلاحی را برای سازمان رزم کشور طراحی، تولید و تحویل داد.

دوماً رهبر انقلاب بارها از اهمیت و لزوم مبانی فکری برای آحاد جامعه سخن گفته‌اند. مسأله اینجاست آن نهادهایی که به صورتی مضحک جلسات تفسیر "فرمان آتش به اختیار" راه می‌انداختند و خود آن‌ها، کسانی بودند که هسته‌های فعال فرهنگی و خودجوش را متهم به تندروی می‌ساختند، درباره این اقدام، جز تلاش برای زمین زدن طرح افتخار آمیز "طرح ولایت" که زیر نظر مرحوم علامه مصباح بود چه چیزی در کارنامه خود دارند؟

سوماً امید دانا به‌عنوان یک ایرانی با چه مجوزی درباره رهبر انقلاب به دفاع و تئوری پردازی مشغول است؟ شاید غربی‌ها عاشق چشم و ابرو و یا صدای لکنت‌دار امید دانا هستند که به او این اجازه را داده‌اند که درباره رهبر انقلاب و سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران سخن بگوید! ولی قطعاً چنین نیست و آفت‌های فراوانی که در کلام پر مغالطه امید دانا وجود دارد، چشمان مشتاقان او را در جبهه انقلاب پر کرده است که این نکات و حفره‌ها را نمی‌بینند و مدام در دام آن می‌افتند. چنین مسأله‌ای قطعاً می‌نمایاند که امید دانا به سرویسی جاسوسی متصل است و به عنوان عنصر و مهره‌ای فعال، خود را برای تغییری جدی به نفع آن سرویس و در بدنه مردم انقلابی محیا کرده است.

 حقیقتاً کسی که در مقابل برهان قاطع اسلام سر تسلیم فرود نمی‌آورد چطور می‌تواند مبلغ یک انقلاب آن هم از نوع اسلامی‌اش باشد؟

امروز سخنان امید دانا در میان مردم عادی شنونده‌ای ندارد و تنها این قشر جزئی از انقلابی‌ها هستند که در دام امید دانا گرفتار شده‌اند و از او مانند پیامبری مظلوم دفاع می‌کنند و دیگران را دربرابر این گونه انتقادات، ضد انقلابی می‌خوانند. اگر ضد انقلابی ما هستیم پس باید بعضی نکات را مورد پرسش قرار دهم:

اولاً شما از شاخصه‌های انقلابی‌گری چه می‌دانید؟

دوماً چند صفحه از آثار شهید مطهری، علامه مصباح و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی را مطالعه کرده‌اید؟

سوماً کدام سخنرانان انقلابی را دنبال می‌کنید؟

چهارماً آیا امید دانا حکمت گمشده ما را دارد که باید از دهان او حکمت بیاموزیم و حکمت در دهان شهید مطهری، علامه مصباح و رهبر انقلاب نیست؟

به راستی چرا باید تیغ تیز حجت‌های عقلانی اسلام را در دستان مست‌هایی زنگی چون امید دانا بدهیم؟

فتأمل!

چوب حراج حامیان حقوق حیوانات به انسانیت

عصر روز گذشته برای تهیه گزارشی به شهرک دامشهر قم در کیلومتر 13 جاده قم – جعفریه رفتم. پیش از حرکت نیز با کسی که فیلم‌هایش از درگیری افرادی که خود را به دروغ حامی حقوق حیوانات می‌دانند هماهنگ کرده بودم و دقایقی را نیز با او همراه شدم.

پیشینه‌ای درباره دامشهر و اهمیت آن

ابتدا بهتر است اطلاعاتی راهبردی را پیرامون شهرک صنعتی دامشهر مرور کنیم. شهرک دامشهر که به پرورش انواع حیوانات گوناگون از گوسفند، گاو، اسب و حتی برخی برای پرورش شترمرغ استفاده می‌شود اختصاص دارد. البته عمده حیواناتی که در این شهرک صنعتی می‌توانیم پیدا کنیم، گاو و گوسفند هستند. تعداد بسیار بالایی از دامداران، کاروانسرادارها و باسکول‌دارها در این شهرک صنعتی راهبردی نبض قیمت گوشت از قم تا برخی شهرها و استان‌های مرزی مانند خراسان رضوی یا سیستان و بلوچستان و حتی پایتخت یعنی تهران را برعهده دارد. بنابراین اگر روزی این شهرک از نظر تولید با اختلال روبرو شود، شاهد گرانی‌ها یا گسترش بیماری‌های دام و طیور از این مبداء خواهیم بود.

شهرک دامشهر در گذشته چسبیده به شهر مقدس قم بود. نام برخی محلات مانند قلعه کامکار یا قلعه صدری برگرفته از قلعه‌های گوسفنددارانی است که در این مناطق بوده‌اند. به‌مرور زمان در دهه هفتاد تمام این قلعه‌ها و گوسفندداران به کیلومتر 13 جاده قم – جعفریه در ۶۶۴ هکتار انتقال یافتند. مهم‌ترین دلیلی که قم چنین قطب مهم اقتصادی و صنعتی را در اختیار دارد، حضور ایلات عشایری مانند ایل شاهسون و برخی طایفه‌های عشایری مانند لرها است که در زمان رضا پهلوی به قم تبعید شدند. حتی امروزه برخی از طویله‌های قدیم گوسفندی را می‌توان در محله‌های مختلف قلعه کامکار پیدا کرد که هر کدام نزدیک به 60 سال قدمت دارند.

بررسی نظر اسلام درباره سگ

شرع اسلام استفاده از سگ را در صورتی که استفاده عقلایی داشته باشد، حلال می‌داند. نجس بودن سگ نیز دلیلی بر پست بودن و مذموم بودن نفس آن حیوان نیست و دلیلی فراتر از عقل انسان‌ها دارد که برخی از آن دلایل توسط متخصصان روان‌شناسی و جامعه‌شناسی تا متخصصان دامپزشکی و حتی متخصصان محیط زیست به تفصیل بحث شده است.

نیروی انتظامی تا هلال احمر که از نهادهای جمهوری اسلامی هستند که هر دو ادعای اسلامی بودن دارند، به‌صورت شرعی و قانونی از سگ استفاده یا آن را خرید و فروش می‌کنند. آیا اگر اسلام سگ را بد می‌دانست این نهادها به خود اجازه خرید و فروش این حیوان را می‌دادند؟

اما اسلام سگ‌های ولگردی که به تأیید تمام متخصصان دامپزشکی داخلی و خارجی دارای بیماری‌های مهلک و خسارت‌بار هستند را اجازه خرید و فروش و همچنین درمان پزشکی آن‌ها را نمی‌دهد. البته هیچ کس حق کشتن سگ را ندارد و اگر کسی بخواهد چنین کاری کند، مرتکب گناه می‌شود. به همین دلیل نهادهای قانونی و دادستانی تنها مجوز جمع آوری این حیوانات را به نهادهای مربوطه صادر می‌کند. اسلام کشتن سگ و حیوانات غیرموذی را عملی غیرانسانی می‌داند.

 

سگ‌ها در دامشهر چه می‌کنند؟

حضور این ایلات و داشتن سگ‌های گله برای جلوگیری از حمله حیوانات وحشی مانند شغال و گرگ که اطراف قم هستند، مهم‌ترین علتی بود که بعد از تأسیس شهرک دامشهر نیز، برخی از قلعه‌داران و کاروانسرادارها اقدام به تربیت سگ‌ها برای نگهبانی از قلعه‌ها کنند تا هم جلوی دزدی‌ها و هم حمله حیوانات وحشی گرفته شود؛ اما به مرور زمان، به دلیل عدم رعایت برخی از نکات مثل بیرون انداختن لاشه حیوانات مردار گاو و گوسفند باعث شد تا آرام آرام سگ‌ها در این محلات بیشتر شوند و جولان بدهند. 

مسؤولان مربوطه شهرک دامشهر در گذشته در موعدهای خاصی مرتب تلاش می‌کردند از ازدیاد نسل این سگ‌ها جلوگیری کنند؛ اما متأسفانه در چند سال اخیر با ترک این اقدام، باعث گسترش حجم سگ‌ها در این منطقه شدند. صحیح است که قدیم شهرک دامشهر دیواری نداشت؛ اما از اوایل دهه نود، مدیریت شهرک دامشهر اقدام به ایجاد یک دیوار محافظتی کرد. از طرفی کلانتری دامشهر و نیروی انتظامی به‌ویژه پلیس آگاهی برای جلوگیری از سرقت و پیگیری سرقت‌ها، به میدان آمده‌اند و گزارشات و اتفاقات بسیار خوبی در پیگیری صحیح پرونده‌ها از سوی نیروی انتظامی وجود دارد.

شاید برخی گمان کنند این سگ‌ها برای جلوگیری از حمله حیوانات وحشی هستند، یا می‌توانند جلوی دزدی‌ها را بگیرند؛ اما هیچ گزارش سرقتی وجود ندارد که یک سگ ولگرد در این منطقه توانسته جلوی سارقی را بگیرد و یا از طرفی وجود دیوارهای حفاظتی باعث می‌شود که حمله گرگ و دیگر حیوانات درنده به‌طور کلی امکان پذیر نباشد. بنابراین استفاده حضور سگ‌های ولگرد در این منطقه از نظر عقلایی هیچ نوع استفاده‌ای ندارد.

خسارت جبران ناپذیر حضور سگ‌ها برای دامداران و صنعت غذایی کشور

از طرفی تعداد زیادی از بیماری‌هایی که میان سگ، دام و طیور و انسان‌ها مشترک است در کنار خطراتی که سگ برای انسان به‌همراه دارد، می‌تواند دلایل کافی برای جمع آوری این حیوانات از این منطقه باشد. بیماری‌های انگلی و قارچی که سگ‌ها به دام و طیور منتقل می‌کنند درصورت یک اشتباه پزشکی و بهداشتی می‌تواند منجر به انتقال آن بیماری به انسان‌ها شود. از طرفی جان انسان‌ها در برابر جان سگ بسیار پر ارزش و پر اهمیت‌تر است. جای سؤال اینجاست که چطور عده‌ای در لباس حمایت از حقوق حیوانات راضی به کشته شدن دو کودک یا حمله سگ‌ها به انسان‌ها می‌شوند؛ اما اجازه کنترل جمعیت را نمی‌دهند.

از طرفی مرگ و میری که ممکن است با حضور سگ‌ها برای دام و طیور ایجاد شود، می‌تواند مبالغ سنگینی به هر دامدار خسارت وارد سازد که بسیار قابل توجهی خواهد بود. پرسش اساسی اینجاست که چرا با این وجود که حامیان حقوق سگ‌ها می‌دانند از نظر عقلایی کمترین بهره و سودی از حضور سگ‌ها در این منطقه برای اهالی آن حاصل نمی‌شود، باز بر ادامه و استمرار حضور سگ‌ها در این منطقه اصرار دارند؟ 

نقطه اشتراک مخالفین افراطی واکسن با حامیان افراطی سگ‌ها

به نظر من شبیه‌ترین جماعت به کسانی که امروز خودشان را طرفدار حقوق سگ‌ها می‌دانند، جماعتی هستند که پرچم مخالفت با واکسن و متخصصین بهداشتی را برداشته‌اند. هر دو گروه منافع سنگینی دارند که آن‌ها را چنین وا می‌دارد از زندگی خود بزنند و برای یک حیوان، چنین به میدان بیایند. وجه دیگر هر دو گروه این است که انسانیت را فراموش کرده‌اند و به هوای منافع خود به‌راحتی جان انسان‌ها را بازیچه قرار می‌دهند. باید هم جریان افراط و هم جریان تفریط در هر ماجرایی شناخته شود.

خطاب به حامیان افراطی سگ‌ها...

سخن پایانی باشد برای حامیان حقوق حیوانات، اگر شما واقعاً دلسوز حقوق آن‌ها هستید، به جای تقابل، نظارت کنید و مراتب را با رئیس سازمان پسماند هر شهر که مسؤولیت و وظیفه جمع آوری سگ‌ها را برعهده دارند و پس از انجام فرایندهای دامپزشکی و قانونی اقدام به قبول مسؤولیت و تعهد سگ‌ها از شهرداری‌ها کنند. قطعاً هر حرکتی غیر از این می‌تواند نوید دهنده نیت‌های نادرستی در پشت پرده حمایت از حقوق سگ‌ها باشد.

محمدحسین کتابی

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
موضوعات