- محمدحسین کتابی
- يكشنبه ۳۰ مرداد ۰۱
- ۰۹:۳۱
- ۰ نظر
بسم الله الرحمن الرحیم
این آخرین یادداشتی است که میخواهم درباره امید دانا بنویسم. اگر هم طرفدار امید دانا هستید، این متن را بدون تعصب و با موضعی از نگاه انقلاب اسلامی بخوانید. نزدیک به یک سال و نیم از یادداشت قبلی که از طریق ویرگول منتشر کرده بودم، میگذرد. آن یادداشت نظرات و نکات بسیار زیادی را از افراد برای من به ارمغان داشت که خوب و بد بودند؛ اما نظرات منفی بیشتر از نظرات مثبت رسیدند. زمانی که آن یادداشت را منتشر میکردم، هنوز دو ماه تا انتخابات 1400 باقی مانده بود و میخواستم نقشه شوم امید دانا را افشا کنم که پروژه سعید محمد بود.
هر چند در آن زمان برای دلخوشی طرفداران سعید محمد میگفتم که او در قد و قواره نهایتاً معاون اولی رئیس جمهور میتواند باشد؛ اما اکنون اعتراف میکنم که او تنها به درد ریاست یک گروه ساختمانی در حد عبدالباقی و شرکایش میخورد. شاید افراد بسیار زیادی هم از این نظر ناراحت شوند؛ اما خوب هر کس را باید با توان و تعهدش سنجید که کمترین آن را در سعید محمد یافتم.
برخی از هول حسن روحانی میخواستند در دیگ سوزان سعید محمد بیفتند؛ آنها او را به احمدی نژاد سال 1384 تشبیه میکردند، خوب همان احمدی نژاد 84، احمدی نژاد 88 هم میشد، احمدی نژاد دهه نود هم میشد. شاید خود سعید محمد نمیدانست چه خبر است؛ اما ناگهان امید دانا آمد و یک تحلیل داد که بعله، این آقا چون رئیس یک قرارگاه سازندگی سپاه است که طرحهای زیادی را در کشور اجرا کردهاند، میتواند گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری باشد.
سؤال اینجا بود که مگر جنگی شده است که نیاز به عمران و آبادانی داشته باشیم. احمقهایی که فرق مدیریت اقتصادی مبتنی بر علوم انسانی و فرق مدیریت ساختمانی مبتنی بر علوم مهندسی را نمیفهمیدند، مدام میگفتند که این آقا میتواند. تهش چه میشد؟ سن او که بیست سال میگذشت با پدیده قالیبافیسم در مجلس روبرو میشدیم که با تیغ تیز مصلحت و پنبه خفه شو، او سردار اسلام است و حاج قاسم تعریفهایش را میکرده، شاهرگت را میبریدند، شاید هم حسین قدیانی این وسط پیدا میشد و به حرص انتخابات 1392 و 1384 تو را فحشکش میکرد بعد ریشی میتاباند که هه، فحشش دادم و نتوانست کاری کند.
برویم دوباره سر اصل مطلب که امید دانا است. همانطور که میدانیم امید دانا بهتازگی همان حرفهایی را که در یادداشت پیشین بیان کرده بودم را تکرار کرد. یکی از کانالهای ایتا در آن زمان مدام پستهای امید دانا را منتشر میکرد که از همهشان بیبصیرتتر بود. وقتی هم میگفتیم باباجون به جای امید دانا چهارتا شهید مطهری و شهید بهشتی بزارید که حداقل تو این انتخابات ما رو گول نزنن دوباره یکی مثل حسن روحانی رو بکنند در پاچه ملت، میگفت شما بیبصیرت هستید که به سپاه و پاسداران انقلاب اسلامی توهین میکنید و آنها را نفوذی و دست نشانده میدانید. التماس یکم منطق منتظری مقدم برای شما دارم.
امید دانا از نظر رسانهای در دوجا تلاش کرد جای پای خودش را در میان جبهه انقلاب باز کند، یکی در ماجراهای قبل از انتخابات 1396 که دقیقاً یادم نمیآید، که تحلیلهای امید دانا را دنبال میکردم و بسیاری از پیجها و صفحات انقلابی نیز آن تحلیلها را بدون ذرهای فکر بازنشر یا به قول خودمان فروارد میکردند. البته من هم یکی از همان بیفکرها بودم؛ اما وقتی که دیدم امید دانا در یکی از لایوهایش شراب میخورد و به امام حسین(ع) توهین میکند، به سرعت او را بلاک کردم و حداقل خوشحالم که در دامن تعصب به او نبودهام.
دیگر جایی که امید دانا به دنبال شهرت آمد، ماجرای ترور حاج قاسم بود. میگویند که بعضیها مرده خوار هستند؛ البته دور از جان حاج قاسم ما. امید دانا بهواقع توانست با استفاده از موقعیت به دست آمده و ساخت چند کلیپ در دفاع از حاج قاسم و سردار حاجی زاده، دوباره خود را بالا بکشد. تحلیلهای آبکی که تازه بسیجی شدههای داغ ارائه میدادند را تکرار میکرد که به یقین خوب هم توانست بعضی از این احمقهای انقلابی مانند کانال ایتایی پاسدار انقلاب را هم بلانسبت خر کند.
تحلیل شخصیتی من درباره امید دانا این است که او توانایی تحلیلگری ندارد؛ زیرا اشکالات بسیاری به گفتههای او وجود دارد. میتوانم قسم بخورم که او حتی کتاب تاریخ طبری را در عمرش به دست نگرفته است؛ چه برسد به اینکه تورقی کند. منابع او را عدهای آتئیست، زرتشت و سلطنت طلب فراهم کردهاند و حال این جوجه فکلی کمی نسبت به آنها آروغ روشنفکریاش بلندتر است.
امید دانا در حد و اندازهای نیست که بخواهد تحلیل کند و تحلیل بنویسد؛ برای همین میبینیم که کمتر دست به قلم میبرد تا فاحش بودن فاصله آن چیزی که با او دیکته میکنند با آن چیزی که خود میتواند فکر کند، روشن نشود. البته اگر هم روزی دست به قلم ببرد و تحلیلی هم بنویسد، شک نکنید که آن هم از همان تحلیلهای تخیلی است که هیچ استنادی ندارد.
از طرفی چطور میشود که یک نفر در اروپا بتواند به این راحتی و آزادی بگردد و دفاع از رهبر انقلاب و ... بکند تا یک سری احمقهای انقلابی نیمی از سخنان رهبر انقلاب را دست بگیرند که جذبش کنید، جذبش کنید؛ خب آدمهای اصولچران که خودتان هنوز جذب انقلاب نشدهاید، چطور میخواستید امید دانا را جذب کنید در حالی که خودتان جذب او شدهاید و مدام به او تریبون میدهید؟ یکی از خاطرات خصوصی از رهبر انقلاب در تذکر به یکی از مداحها این بود که، اینکه به شما تریبون میدهند خوب است؛ اما شما دیگر به آنها تریبون ندهید و آنها را به هیئت خود نیاورید تا هیئت شما جذب آنها شود.
هیچ وقت امید دانا اجازه نمیدهد امثال من بدون هیچ توهین بروم در لایو امید دانا شرکت کنم و او را به صلابه نقد بکشم؛ اما هر چه پیدا کند از احمقهایی مثل شما، بالا میآورد، مسخرهتان میکند و اگر یکم ذره فهمی داشته باشید، میگوید من همینم که هستم و برو آنفالو کن. اگر امید دانا تریبون واقعی برای سایر تحلیلگران انقلاب اسلامی یا شیعه به قول خودش داد، آن وقت حساب است!
یکی از بهانههایی که در حمایت از امید دانا، مطالب او را منتشر میکنند و ضریب میدهند این است که میگویند امید دانا میتواند قشر خاکستری را جذب کند. اولاً دایره مخاطبان امید دانا بهجز جبهه انقلاب چقدر است؟ بهجز هزار اکانت سایبری که در دست یک نفر مزدور است که به اسم بسیج و انقلاب از آن ارتزاق میکند، چند نفر از مردم را میبینید که تحلیلهای امید دانا را گوش کنند؟ بروید در خیابان و از قشر خاکستری بپرسید که امید دانا را میشناسند و آیا تحلیلهایش را دیدهاند؟ اگر توانستید از 10 نفر در خیابان به صورت رندم بپرسید و حداقل سه نفر(البته اگر ادعای تأثیرگذاری بر روی قشر خاکستری را دارند، باید حداقل 6 نفر جواب مثبت بدهند و تحلیلهای او را هم پذیرفته باشند؛ اما به خاطر اینکه ادعا کنیم این چنین نیست، فقط به صرف تأیید شناختن از سوی نصف این تعداد اکتفا کردم.) پاسخ بدهند که بله میشناسم، شما خدای تحلیلهای رسانهای هستید!!!
به دلیل همه این علتها امید دانا را یقیناً نفوذی و وابسته به یکی از سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی اروپایی میدانم. به نظرم چون کارکرد امید دانا درباره سعید محمد، سوخت و پروژهاش ناتمام ماند، فعلاً به تنظیمات کارخانه بازگشته است و علناً به امام خمینی(ره) توهین میکند و حرفهای شاذ خود را درباره اسلام، انقلاب اسلامی و شیعه تکرار میکند. او حتی منشاء شیعه را نمیداند و زرتشت معرفی میکند. میگوید که مدافعان حرم با اسم زرتشت رفتهاند بجنگند، من میگویم اما واقعیت این است که مدافعان حرم ذرهای هم ارادت به زرتشت نداشتند و ندارند. بحث ملیت همانطور که امام خمینی(ره) فرمودند، بحثی است برای دوری از دین. کشورهای اروپایی بحث ملیت را راه انداختند تا دین خودشان یعنی مسیحیت را از میدان بیرون کنند و موفق هم شدند؛ زیرا آخرین تیرخلاص به پیکره نیمه جان کلیسا بود.
ما بهعنوان یک مسلمان، دین اسلام و مذهب تشیع در اولویت قرار دارد و سپس بهعنوان یک مسلمان، دفاع از وطن را وظیفه دینی خود میدانیم؛ اما به مرزهای سیاسی که دولتهای استعماری برای ما مشخص کردهاند و سپس با وقاحت بدون نظرسنجی از ملتها، آنها را بهعنوان مرز بینالمللی تصویب کردهاند هیچ اعتقادی نداریم. به اعتقاد ما هر جایی که مسلمانی زندگی میکند، همانجا وطن ماست و اگر مشکلی برای وطن ما پیش بیاید و کاری نکنیم، مسلمان نیستیم. حرفهای ملیگرایی نیز سخنان مهملی است که امید دانا تکرار میکند و باید مراقب باشیم در دام او نیفتیم.
پیش بینی من درباره امید دانا این خواهد بود که او بزودی و پس از فراموش شدن قصه توهینش به امام خمینی(ره) دوباره برای حمایت از کسی به صدر اخبار باز خواهد گشت. دوباره احمقهایی مثل پاسدار انقلاب اگر عاقل نشوند، آن را تکرار خواهند کرد. جبهه انقلاب امروز بیش از پیش نیازمند عقل، عقل و عقل است. مطالعه آثار شهید مطهری، شهید بهشتی، علامه مصباح و ... همگی راه آینده را مشخص میکند و نیازی به امثال امید دانا نیست.
امروز اسم شهید مطهری، شهید بهشتی، علامه مصباح و ... بیشتر از اسم امید دانا در دل مردم جای دارد؛ پس سخنان عدالت خواهانه آنها را برای مردم بیان کنیم که هم راحتتر میپذیرند و هم برای احقاق حقوقشان میآیند. اصلا اینها هم نه، برویم حضرت علی را به تنهایی و به قدر اندکی که از او شناختهایم، برای مردم بشناسانیم؛ ولله راهی جز این برای تبیین حق نیست.