- محمدحسین کتابی
- يكشنبه ۳۰ مرداد ۰۱
- ۰۹:۲۹
- ۰ نظر
با توجه به اینکه این مطلب در دهم فروردین ماه 1400 نوشته شده بود و چند ماه پیش تصمیم گرفته بودم کل صفحه انتشار دهنده آن را در ویرگول پاک کنم، این مطلب نیز پاک شد؛ اما با روشهایی، آن را مجدد احیا کردم. بعد از این یادداشت، مطلب بروز و نهایی خود را درباره تحلیل شخصیتی امید دانا و عملکرد او منتشر خواهم کرد که لازم است حتما آن را بخوانید.
با توجه به این که اخیراً امید دانا بخش کوچکی از جبهه انقلاب اسلامی را به خود مشعوف کرده است و این بخش کوچک برای خود تز روشنفکری برداشتهاند و درحالی که حتی یک صفحه از کتابهای شهید مطهری و علامه مصباح و حتی کتابهای رهبر انقلاب را نیز مطالعه نکردهاند و خود را یک تئوریزیسین انقلاب اسلامی میدانند، لازم میدانم نکاتی را درباره این دلباختگی بیان کنم.
اولاً ما بیش از 100 سخنران انقلابی و قویتر از امید دانا داریم. آیت الله میرباقری را میتوان سرآمد این افراد و کوچکترین عضو سخنران این مجموعه را رائفی پور عنوان کرد. هر کدام از این شخصیتهای سخنران و مُبین انقلابی، خود دارای مجموعههای اندیشهای و عملیاتی قوی هستند. برای مثال مجموعه مصاف متعلق به رائفی پور، اخیراً سلاحی را برای سازمان رزم کشور طراحی، تولید و تحویل داد.
دوماً رهبر انقلاب بارها از اهمیت و لزوم مبانی فکری برای آحاد جامعه سخن گفتهاند. مسأله اینجاست آن نهادهایی که به صورتی مضحک جلسات تفسیر "فرمان آتش به اختیار" راه میانداختند و خود آنها، کسانی بودند که هستههای فعال فرهنگی و خودجوش را متهم به تندروی میساختند، درباره این اقدام، جز تلاش برای زمین زدن طرح افتخار آمیز "طرح ولایت" که زیر نظر مرحوم علامه مصباح بود چه چیزی در کارنامه خود دارند؟
سوماً امید دانا بهعنوان یک ایرانی با چه مجوزی درباره رهبر انقلاب به دفاع و تئوری پردازی مشغول است؟ شاید غربیها عاشق چشم و ابرو و یا صدای لکنتدار امید دانا هستند که به او این اجازه را دادهاند که درباره رهبر انقلاب و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران سخن بگوید! ولی قطعاً چنین نیست و آفتهای فراوانی که در کلام پر مغالطه امید دانا وجود دارد، چشمان مشتاقان او را در جبهه انقلاب پر کرده است که این نکات و حفرهها را نمیبینند و مدام در دام آن میافتند. چنین مسألهای قطعاً مینمایاند که امید دانا به سرویسی جاسوسی متصل است و به عنوان عنصر و مهرهای فعال، خود را برای تغییری جدی به نفع آن سرویس و در بدنه مردم انقلابی محیا کرده است.
حقیقتاً کسی که در مقابل برهان قاطع اسلام سر تسلیم فرود نمیآورد چطور میتواند مبلغ یک انقلاب آن هم از نوع اسلامیاش باشد؟
امروز سخنان امید دانا در میان مردم عادی شنوندهای ندارد و تنها این قشر جزئی از انقلابیها هستند که در دام امید دانا گرفتار شدهاند و از او مانند پیامبری مظلوم دفاع میکنند و دیگران را دربرابر این گونه انتقادات، ضد انقلابی میخوانند. اگر ضد انقلابی ما هستیم پس باید بعضی نکات را مورد پرسش قرار دهم:
اولاً شما از شاخصههای انقلابیگری چه میدانید؟
دوماً چند صفحه از آثار شهید مطهری، علامه مصباح و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی را مطالعه کردهاید؟
سوماً کدام سخنرانان انقلابی را دنبال میکنید؟
چهارماً آیا امید دانا حکمت گمشده ما را دارد که باید از دهان او حکمت بیاموزیم و حکمت در دهان شهید مطهری، علامه مصباح و رهبر انقلاب نیست؟
به راستی چرا باید تیغ تیز حجتهای عقلانی اسلام را در دستان مستهایی زنگی چون امید دانا بدهیم؟
فتأمل!